سید حسن خمینی از سال 1373 و به دنبال درگذشت پدربزرگوارش عهدهدار تولیت حرم مطهر و موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره) گردید. موسسه ای که با بودجه غیرشفاف و ده ها میلیاردی جولانگاه سران و تهان فتنه شده است.
رسواییهای جنسی در میان مقامات آمریکا از زمانهای بسیار دور پدیدهای رایج بوده، البته پس از دهه ۱۹۷۰ بهدلیل توجه بیشتر رسانهها به این مسائل، طرح این گونه رسوایی ها نمود بیشتری یافت.
بسم الله الرحمن الرحیم مجموعه بازخوانی حال و هوای ماه مبارک رمضان گرفت. در این قسمت رهبری معظم انقلاب درباره باطن و روح عبادات از جمله روزه صحبت می کنند. دانلود
اولین دوره مجلس شورای اسلامی خرداد سال ۱۳۵۹ تشکیل شد، مهمترین اتفاق برای نمایندگان این مجلس یک سال پس از تشکیل به وقوع پیوست.
جلساتی برای بررسی عدم کفایت سیاسی اولین رئیس جمهور انقلاب اسلامی برگزار شد، مجموعه مذاکرات این چند روز آیینه ای شفاف است برای درک بهتر زندگی و افکار ابوالحسن بنی صدر.
بنی صدر یک سال پس از انقلاب سال ۱۳۵۷، به عنوان نخستین رئیس جمهور ایران انتخاب شد؛ او در ابتدای امر به سمت فرماندهی کل قوا و ریاست شورای انقلاب رسید اما دوران ریاست جمهوریی بسیار پرتنشی داشت که سرانجام به عزل او انجامید.
بعد از آن بود که بنی صدر از ایران خارج و به فرانسه پناهنده شد و از آن زمان به دشمنی با نظام جمهوری اسلامی می پردازد.
مستند «پایان غرور» روایتی است از سال هایی که بنی صدر رئیس جمهور ایران بود، اتفاقاتی که در پی عملکرد او رخ داد و سرانجام رأی قاطع نمایندگان مجلس برای عدم کفایت سیاسی اولین رئیس جمهور اسلامی ایران و عزل او.
در این کلیپ مواردی از گلایه های رهبری از زبان خودشان در مورد بی توجهی مسئولین و دانشجویان نسبت به توصیه های مکرر و گاها صد مرتبه ای! ایشان گرد هم آمده است.
اساساً برنامه ماه مبارک رمضان برنامه انسان سازی است که انسانهای معیوب در این ماه خود را تبدیل به انسانهای سالم، و انسانهای سالم خود را تبدیل به انسانهای کامل کنند. برنامه ماه مبارک رمضان برنامه تزکیه نفس است، برنامه اصلاح معایب و رفع نواقص است، برنامه تسلط عقل و ایمان و اراده بر شهوات نفسانی است، برنامه دعاست، برنامه پرستش حق است، برنامه پرواز به سوی خداست، برنامه ترقی دادن روح است، برنامه رقاء دادن روح است. اگر بنا باشد که ماه مبارک بیاید و انسان سی روز گرسنگی و تشنگی و بیخوابی بکشد و مثلًا شبها تا دیروقت بیدار باشد و به این مجلس و آن مجلس برود، و بعد هم عید فطر بیاید و با روز آخر شعبان یک ذره هم فرق نکرده باشد، چنین روزهای برای انسان اثر ندارد. اسلام که نمیخواهد مردم بیجهت دهانشان را ببندند، بلکه با روزه گرفتن قرار است که انسانها اصلاح شوند. چرا در روایات ما آمده است که بسیاری از روزه داران هستند که حظ و بهره آنها از روزه جز گرسنگی چیزی نیست؟ بستن دهان از غذای حلال برای این است که انسان در آن سی روز تمرین کند که زبان خود را از گفتار حرام ببندد، غیبت نکند، دروغ نگوید، فحش ندهد. این از همان امور معنوی و باطنی و ملکوتی است:زنی آمد خدمت پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله در حالی که روزه داشت. رسول اکرم شیر یا چیز دیگری به او تعارف کرد و فرمود: بگیر و بخور. گفت: یا رسول اللَّه! روزه دارم. فرمود: نه، روزه نداری؛ بگیر و بخور. گفت: نه یا رسول اللَّه! روزه دارم. باز رسول اکرم اصرار کرد که بخور. گفت: نه، روزه دارم، واقعاً روزه دارم (چون به حساب خودش واقعاً روزه داشت، ولی روزه ظاهری مثل روزههای ما). فرمود: تو چگونه روزه داری، حال آنکه گوشت برادر- یا خواهر- مؤمنت را یک ساعت پیش خوردی (غیبت کردی)؟ میخواهی الآن به خودت ارائه دهم که تو گوشت خوردهای؟ قی کن! یکدفعه قی کرد و لختههای گوشت از دهانش بیرون آمد. انسان روزه بگیرد و غیبت کند، یعنی دهان جسم خودش را از غذای حلال ببندد و دهان روح خود را برای غذای حرام باز کند. چرا به ما گفتهاند یک دروغ که انسان بگوید تعفّنی از دهان او بلند میشود که تا هفت آسمان «۱»، فرشتگان را متأذّی میکند؟ آنوقت میگویند چرا انسان وقتی در جهنم است، اینقدر جهنم عفونت دارد؟! عفونت جهنم همین عفونتهایی است که ما خودمان در دنیا ایجاد کردهایم، همین دروغهایی است که خودمان میگوییم. دشنام دادن و همْز و لمْز کردن «۲» هم همینطور است. تهمت زدن سرور همه اینهاست، چون تهمت زدن هم [رذیلت] دروغ گفتن را دارد و هم [رذیلت] غیبت کردن را. چون آدمی که غیبت میکند، راست میگوید و بدگویی میکند و آدمی که دروغ میگوید، دروغ میگوید ولی بدگویی کسی را نمیکند، یک دروغی میبافد و میگوید. اما آدمی که تهمت میزند، در آنِ واحد، هم دروغ میگوید و هم غیبت میکند؛ یعنی دو گناه کبیره را با یکدیگر انجام میدهد. [آیا صحیح است] یک ماه رمضان بر ما بگذرد که در آن ماه ما یک سلسله تهمتها به یکدیگر بسته باشیم؟ ماه رمضان برای این است که مسلمین، بیشتر اجتماع کنند، عبادتهای اجتماعی انجام دهند و در مساجد جمع شوند، نه اینکه ماه رمضان وسیله تفرقه قرار گیرد. و لا حول و لا قوّة الّا باللَّه العلیّ العظیم منبع : فصل اول از کتاب انسان کامل شماره صفحه در کتاب منبع : ۲۹-۳۱ تاریخ ایراد سخنرانی : رمضان ۱۳۵۳ مسجد جاوید(تهران)
شیخ زکزاکی رهبر شیعیان نیجریه رابهتر بشناسیم رمضانی بدون زکزاکی
شیخ زکزاکی رهبر شیعیان نیجریه رابهتر بشناسیم / رمضانی بدون زکزاکی!
شیعیان نیجریه امسال بدون شیخ زکزاکی روزه میگیرند…
«وارثان خمینی» در نیجریه
نیجریه، با جمعیتی بالغ بر170 میلیون نفر، پرجمعیت ترین کشور قاره آفریقاست. کشوری که تیم ملی فوتبالش، در سال 94 تیم پنجم جهان شد و در سال 2014 در بازی های جام جهانی در برابر تیم ملی کشور ما قرار گرفت و صعود هم کرد. شیعیان نیجریه، پرجمعیت ترین گروه شیعی در قاره آفریقا هستند. در عین حال، شیعیان، تنها 10 درصد کل مسلمانان این کشور را تشکیل میدهند و در مقایسه با جمعیت 76 میلیونی مسلمانان این کشور، شمار نسبتاً اندکی هستند. گروه افراطی بوکوحرام، نیز در نواحی شمالی این کشور مستقر است. گروهی که با تجارت عاج فیل، کسب درامد میکند. بوکوحرام به زبان محلی یعنی: تحصیل غربی، حرام است. ابوبکر شکائوِ سلَفی مسلک، رهبری این گروه را بر عهده دارد و یکی از مدعیان تشکیل حکومت در نیجریه به حساب می آید. او در سال 2015 با ابوبکر البغدادی بیعت کرد و نام بوکوحرام را به ولایت غرب آفریقای، دولت اسلامی تغییر داد. سال 2014 بود که بوکو حرام 276 دختر دانش آموز را ربود و ابوبکر شکائو اعلام کرد این دختران را به جرم تحصیل غربی دستگیر کرده و آنها را به عنوان برده خواهد فروخت. همچنین اعلام کرد که خودش با دو تن از این دختران که یکی 12 ساله و دیگری 9 ساله است، ازدواج خواهد کرد. اما، کمی پایین تر از سرزمینهای بوکوحرامی ها، شیعیانِ نیجریه نفس میکشند. شیعیان نیجریه اغلباً در شهرهای لاگوس، زاریا و کانو سکونت دارند و کانون فعالیت آنها حسینیه بقیه الله شهر زاریا است. شیخ ابراهیم یعقوب زکزاکی، رهبری شیعیان این کشور را بر عهده دارد. شیخ ابراهیم زکزاکی، فارغ التحصیل کارشناسی اقتصاد از دانشگاه احمد بِیلو ـ بزرگترین دانشگاه نیجریه ـ است. او را رهبر مستبصر شیعیان نیجریه مینامند. در نیجریه به اهل سنّتی که شیعه شده اند مستبصر میگویند. ابراهیم قبل از رفتن به دانشگاه، علوم اسلامی را در حوزه های سنتیِ متعلق به مذهب مالکی، تحصیل کرده بود. هنوز دانشجو بود که انقلاب اسلامی ایران به وقوع پیوست. سال 1359 به ایران آمد و با شناخت انقلاب اسلامی و اندیشه های امام خمینی در زمینه تأسیس حکومت اسلامی به تشیع گرویده و به تحصیل در حوزه های علمیه شیعه مشغول شد. با منش آرام و صلح جویی که داشت، در کمال آرامش و بدون هیچ تنشی، به تبلیغ گسترده تشیع در نیجریه پرداخت. تا جایی که همگان معتقدند رشد چشمگیر تشیّع و رسیدن جمعیت شیعیان به مرز 14 میلیون نفر، نتیجه زحمات اوست. اما شیخ ابراهیم، با برگزاری مراسم روز قدس، مراسم شهادت امام رضا سلام الله علیه و پیاده روی عظیم اربعین در نیجریه باعث شد قدرت عمیق شیعه به رخ کشیده شود و دشمنان در کابوس نابودی غرق شوند. از همین رو ارتش مسیحی ـ صهیونیستی نیجریه به بهانه ای واهی، در روزهای پایانی ماه صفر به خیل عزاداران در حسینیه بقیه الله زاریا حمله ور شد و علاوه بر کشتار بی رحمانه 30 نفر از شیعیان، 2 پسر دیگر شیخ ابراهیم را نیز به شهادت رساند تا او را پدر 5 شهید کند. ضمن آنکه شیخ زکزاکی و همسر وی را نیز بازداشت کرد. جالب است که جرم شیخ، ایجاد مزاحمت برای دیگران و قصد ترور فرمانده ارتش بود. این در حالی ست که گروه بوکوحرام، رسماً به آدم ربایی و حمله به فرمانده ارتش مبادرت کرد و ابوبکر شکائو، فرمانده آن هرگز حتّی برای لحظه ای بازداشت نشد. اکنون با گذشت چیزی حدود 6 ماه از بازداشت شیخ ابراهیم زکزاکی، هیچ اخبار موثقی در مورد آزادی یا حتی سلامتی وی در دست نیست و پیگیریهای دیپلماتیک برای کسب اطلاع از وضعیت وی هیچ نتیجه ای نداشته است؟ خاطره تلخ سکوت، در برابر بازداشت شیخ نمر، درس عبرت خوبی برای ما مسلمانان است. چه کنیم که از سکوت در برابر سرنوشت شیخ ابراهیم زکزاکی، رهبر شیعیان نیجریه، پشیمان نشویم؟ دانلود
تفرقه بینداز و حکومت کن, نقشه بریتانیا در جنگ جهانی اول
جهان در جنگ انگلیس
برنامه عصر در تاریخ 1/19 با حضور دکتر مجید شاه حسینی(نویسنده و پژوهشگر در عرصه تاریخ و هنر) به روی آنتن رفت. دکتر شاه حسینی جنگ جهانی اول را جنگی بیهوده خواند و بیان داشت که این جنگ با توطئه های انگلیسی ها به وجود آمد و بیشترین دستاورد این جنگ نیز نصیب انگلستان شد, چرا که با از بین رفتن امپراطوری های عظیم آن زمان از جمله عثمانی و پوروس و روسیه, امپراطوری عظیم بریتانیا تبدیل به قدرت مطلق گشت و غنیمت های فراونی را به دست آورد. در ادامه دکتر شاه حسینی گفت: در این جنگ شاید بیشترین خسارت را ایران متحمل شد چرا که بر اثر حمله انگلستان , ورود غلات به ایران ممنوع شده و آب چاه های به طور مشکوکی به وبا آلوده گشت و حدود 9 الی 10 میلیون نفر برا اثر قحطی می میرند و جمعیت ایران به نصف کاهش پیدا میکند.
اونهایی که با شما یک قرارداد سری کردند خب اسم ببرید، آقا اگر مردی اسم ببر؛ بگو که خمینی، توی حبس ما رفتیم پیش او، و او گفت که بر گذشته ها صلوات! خمینی غلط میکند همچین حرفی میزند خلاف دین اسلام؛ خمینی میتواند تفاهم کند با ظلم؟ غلط میکند. خمینی اونجا هم که بود، تو حبس هم که بود، مجد اسلام را حفظ میکرد، میتواند حفظ نکند؟خمینی و امثال خمینی میتوانند که یک چیزی بگویند که بر خلاف مصالح اسلام باشد؟ خمینی را از جامعه بیرون میکنیم.
(بسم الله الرحمن الرحیم) استاد پناهیان – یک عمر یعنی هجده سال!
متن کلیپ:
زندگی فرآیندی است برای فهمیدن، فهمیدن چه چیزی؟ خدایا تو میخواستی من چی را بفهمم با این عظمتی که آفریدی؟!
امیرالمؤمنین علی(ع) هدف بعثت را چه میفرماید: «لیُثیروا لَهُم دَفائِنَ العُقول» پیامبران آمدهاند دفینههای عقل را اکتشاف کنند، زیرخاکی! گرانبها! دفائن عقول! این عقلی که الآن ما داریم هنوز دفینههایش اکتشاف نشده، زندگی یعنی فهمیدن. فهمیدن چه چیزی؟
من میخواهم یک سؤال بپرسم. زندگی با این همه عظمت و پیچیدگی! خلق شده توسط پروردگار عالم! طراحی شده توسط خدا! برای فهمیدن همین چیزهاست؟ همین چیزهایی که من و تو میدانیم؟ میبینی طرف عمری را پشتسر گذاشته تازه فهمیده آه! واقعاً زندگی دو روز بیشتر نیست! درسته گفته بودند!
آقا این عالیترین آگاهی است که شما پیدا کردی بعد از هشتاد سال؟! میگوید آره! بابا این که یک روایت بود، شما جوان هم بودی، پانزده سالت بود میتوانستی این روایت را بخوانی بفهمی عمیقاً! نه! نه! آن موقع آدم خوب نمیفهمد! در خیالات است، هفتاد سال گذشتیم حالا این را فهمیدیم!
رفقا این چهارتا کلمۀ عمیق را، عالیترین معارف ندانید ها! حضرت امام در وصیتنامههای شهدای هجده ساله یک چیزهایی را میدید میفرمود اینها یک شبِ راه صد ساله را طی کردند! من و تو با زندگی باید به چه فهمی میرسیدیم؟! خدایا تو میخواستی من چی را بفهمیم با این عظمتی که آفریدی؟!
جوانهای زیادی را من دوران دفاع مقدس دیدم که به یک فهم بسیار عمیق رسیده بودند. امام به بعضیها میفرمود که هفتاد سال عبادت کردید خدا قبول کند، وصیتنامۀ این بچهها را بخوان، یعنی ببین به کجا رسیده! یک لحظه فکر میکرد میگفتش که خب من کِی میخواهم از دنیا بروم؟ الآن بیست سالش گذشته، یک چشم بر هم زدن، سهتا چشم بر هم زدن دیگر بگذرد من شصت سالم است. من الآن اگر شهید بشوم چه اشکالی دارد؟ چیزی را از دست ندادم.
رفقا این را میفهمید! این را میفهمید! آنوقت خدا از دلش میپرسید، تو نظرت چیست نسبت به شهادت؟ میگفت حرفی ندارم. خدا به ملائکهاش میفرمود ملائکۀ من راضی شد، رویش کار کنید. حالا راضی شده بِبَرش! نه! کار دارد حالا. کار چی بود؟ مشتاقش کنند. حالا راضی شده برود، مشتاق که نشده هنوز. دلش را بِبَرید!
یک شهیدی را من از نزدیک شاهدِ مکاشفهاش بودم. بچهها سَحر من را در پایگاه بسیج بیدار کردند. مثلاً من مسئول آن پایگاه بودم، همسنو سال بودیم ولی حالا به یک دلیلی مثلاً الکی ما شده بودیم مسئول پایگاه. گفتند بلند شو فلانی حالش بده، شهید ابوالفضل میرزایی. شاهدهای آن جلسه هنوز هستند. گفتم چیه؟ یعنی چی حالش بده؟. گفت دارد با یک کسی صحبت میکند در سجده، توی حالِ خودش نیست. میرویم نزدیکش میلرزیم!
گفتم خب شما میلرزی او چرا حالش باید بد باشد؟ آمدم و دیدم که بله دارد بهشت را توصیف میکند و نمیخواهد ظاهراً برگردد، بعداً گفتش که به من گفتند نه به همین زودیها میآیی. شب آمده بود در پایگاه پُست بدهد صبحش اعزام بود برای عملیات فتحالمبین. پای اتوبوس دیگر برنگشت، گفت من رفتم، رفت سوار شد. گفت شما به خانوادۀ من خبر بدهید.
حالا چه حالتی رفته بود که بچهها نگران شده بودند و رفتند حتی اورژانس خبر کرده بودند، اورژانس میگفت خب من آخر چه کار بکنم؟ این هی میگفت بابا من طوریام نیست، من به خودم نبودم، مگر شما چیزی میشنیدید؟ ما خب غافل داشتیم یعنی ناغافل داشتیم میشنیدیم حرفهای او را. گفتیم ما این حرفها را از تو شنیدیم. بعد من را کشید کنار به بعضیها هم شاید بودند نمیدانم، گفت ماجرا چی بود، ملکالموت من را برد آنطرف همهچی را به من نشان داد.
این دیگر اینجا نبود. دو سه ساعت بعدش بیشتر ما ندیدیمش رفت جبهه، جزء اولین شهدای عملیات فتحالمبین قرار گرفت. وقتی که میخواست برود گفتم ببین پدر تو وضع جسمیاش خوب نیست! عصرها دستش میگرفت یکسری آذوقه میفروخت تا میتوانست پدر خودش را اداره بکند. گفت من بدنم را که بیاورند بابایم پای جنازم راه میافتد، شما نگران نباشید. و مردم محمل میدانستند ایشانن پدرش علیل است و پای تشیعجنازهاش بابایش راه افتاد.
اینقدر به زندگی از بالا نگاه میکرد، انقدر چیزها فهمیده بود به کلّ عالم نگاه عاقل اندر سفیه داشت، با یک لبخندی، انگار مثلاً یک پیرمرد عارف نَودساله دارد با تو حرف میزند، با کمال تواضع. وقتی که باهاش صحبت میکردم اصلاً مات میشدم، اصلاً کم میآوردم پیشش، آن چیزهایی که ما خوانده بودیم او اصلاً انگار دیده بود، و چیزهایی دیده بود که دیگر اصلاً نمیتوانست به ما بگوید. گفت «من گنگ خواب دیده و عالم همه کَر».
رفیقش کسی بود که مادرش میگفت چرا اینقدر اصرار داری در نوجوانی به شهادت برسی؟ به مادرش میگفتش که، مادر مگر مثلاً همۀ عمر چقدر است این حرفها را میزنی؟! فهمیده بود این را، همۀ عمر چیزی نیست. فهمیده بود.
یک نوجوان چهارده ساله اینها را بفهمد میگوید خب دنیا ارزش این حرفها را ندارد. اگر امام صادق(ع) نفرموده بود هجده سال برای کمال یافتند کافی است، اگر این جمله را نفرموده بود که ما باور نمیکردیم آخر یک بچۀ شانزده هفده ساله چهجوری به کمال رسیده اینقدر؟! فهم یک چیزهایی یک عمر زندگی میخواهد، یک عمر یعنی هجده سال.
شبکه بیبیسی فارسی پس از چند نوبت پخش آنونس تبلیغاتی از پخش یک مستند به زعم خود افشاگرانه در خصوص رابطه پنهانی امام خمینی و آمریکا خبر داد و بالاخره در ساعت ٢٢ چهارشنبه برنامه وعده داده شده را روی آنتن برد.
صرف نظر از خبرنگار این برنامه که مدتی مواجب بگیر بیبیسی در اسرائیل است و عناد وی با ملت ایران برای اهل رسانه و تحقیق کاملا روشن است و همچنین با چشم بستن به نحوه انتخاب تصاویر جهتدار به ویژه از امام و به اصطلاح دکوپاژ برنامه نکاتی چند درخور این ادعانامه تصویری شایسته تامل است.
مدافعان حرم نامی است که برای رزمندگان حاضر در سوریه و در خط مقدم مبارزه با گروه های تکفیری و تروریستی بکار می رود، افرادی که دست از جان شسته و برای حفظ مکتب اهل بیت(ع) و مواجهه با مزدوران جاهل و نادان، پای در این میدان گذاشته اند.
هر از چند گاهی خبر شهادت برخی از مدافعان حرم زینبی در جامعه منتشر می شود و نشان می دهد هنوز باب شهادت بسته نشده و هستند کسانی که برای دفاع از اسلام ناب، جانشان را فدا کنند.
گفت وگو در مورد آرمان و هدف شهدای مدافع حرم و بیان خاطرات آنها از زبان همسرانشان، سبب گرامیداشت یاد و راهشان و نیز ترویج فرهنگ جهاد و شهادت می شود.
مجموعه مستند «ملازمان حرم» کاری از تلویزیون اینترنتی نصر، در هر قسمت با حضور همسران یکی از این شهدا تولید می شود؛ دکتر شهره پیرانی همسر شهید رضایی نژاد از شهدای هسته ای کشورمان به عنوان مجری با این زنان فداکار و صبور به گفت وگو می نشیند و از آنها در مورد دوران زندگی مشترک با همسران شهیدشان می پرسد.
سید هاشم موسوی تهیه کنندگی «ملازمان حرم» را بر عهده دارد.
قسمت اول:زندگی شهید هادی باغبانی به روایت خانم مریم مهدی پور همسر محترم ایشان
مستند ملازمان حرم – شهید حمید سیاهکالی مرادی در چهاردهمین قسمت همسر شهید حمید سیاهلکی مرادی در برنامه حضور می یابد.
او در خاطراتش می گوید که شهید سیاهکالی همواره عقیده داشت کسی که برای دفاع از حرم حضرت زینب(س) می رود، باید مانند حضرت عباس(ع) به شهادت برسد.
شهید سیاهلکی می گفت در پاییز بهترین اتفاقات برایم می افتد؛ به گفته همسرش آنها در پاییز عقد کردند، عروسی شان در پاییز برگزار شد، در پاییز به سفر کربلا رفتند و سرانجام در پاییز، حمید به شهادت رسید.
هید سید مهدی موسوی کارشناس ارشد سازمان صنعت معدن و تجارت استان خوزستان و از بسیجیان فعال سپاه ناحیه امام حسین(ع) بود که حدود دو سال پیش در راه دفاع از حرم حضرت زینب(س) و در مبارزه با گروه های تکفیری به فیض شهادت نائل آمد.
او علاوه بر این جانشین حوزه مقاومت بسیج ۱۰ شهری نیز بود که طی درگیری با اشرار و ایادی استکبار جهانی شهید شد.
سید مهدی در هنگام شهادت ۳۰ سال سن داشت و در اوج جوانی، جانش را فدای اسلام ناب و مبارزه با تکفیری هایی کرد که آبروی اسلام را هدف قرار داده اند.
تیپ فاطمیون یکی از مهمترین گروه های مبارز مسلح علیه فتنه تکفیری ها در سوریه به شمار می رود، نیروهایی از کشور افغانستان که خالصانه و مجاهدانه و تنها برای دفاع از اسلام ناب و مکتب تشیع، در مقابل داعشی ها و دیگر گروه های تروریستی مقاومت می کنند.
تاکنون بسیاری از اعضای تیپ فاطمیون در جبهه نبرد علیه تکفیری ها به شهادت رسیده اند، شهدای مدافع حرم حضرت زینب(س) که برای دفاع از آرمان های اصیل و بر حق خود، لحظه ای درنگ نکرده و عاشقانه به سوی شهادت می شتابند.
مرتضی خدادادی از جمله شهدای تیپ فاطمیون است که پاییز سال گذشته، به دست تکفیری های تروریست شهید شد و افتخاری دیگر برای این تیپ خلق کرد.
هفدهمین قسمت مجموعه «ملازمان حرم» روایتی است از زندگی این شهید افغانی و گفت وگو با همسر فداکارش؛ این بانوی صبور از روزهایی می گوید که مرتضی راهی جبهه جنگ علیه تکفیری ها شد و روزی که خبر شهادتش را شنید دانلود
مستند ملازمان حرم – شهید امین کریمی
«امین کریمی چنبلو» مدافع حرمی اصالتاً مراغهایو ساکن تهران، متولد یکم فروردین سال ۶۵ و فارغ التحصیل رشته کامپیوتر و دانشجوی کارشناسی الکترونیک و ورزشکار حرفهای در چهار رشته ورزشی.
او حین انجام مأموریت در حومه شهر حلب در سوریه در دفاع از حرم مطهر حضرت زینب (س) و در ایام تاسوعا و عاشورای حسینی بهدست نیروهای تکفیری در کشور سوریه به فیض عظیم شهادت نائل آمد.
مراسم تشییع پیکر مطهر او نیز ششم آبان ماه سال گذشته برگزار شد.
«زهرا حسنوند» متولد دانشجوی کارشناسی ارشد فقه و حقوق، همسر این شهید گرانقدر مدافع حرم است که دو سال و هشت ماه با او زندگی کرد.
در هجدهمین قسمت «ملازمان حرم» شاهد حضور دکتر شهره پیرانی همسر شهید رضایی نژاد در منزل شهید کریمی خواهیم بود.
آذرماه سال گذشته بود که خبر شهادت عبدالحمید سالاری به گوش مردم هرمزگان رسید؛ مردمی انقلابی که در دوران دفاع مقدس هم شاهد حضور پیکر مطهر شهدای جنگ تحمیلی بودند و این بار، یکی دیگر از فرزندان آنها در دفاع از اسلام و حرم زینب کبری(س) در خون خود غلطیده بود.
شهید عبد الحمید سالاری متولد ۱۳۵۸ در روستای سیرمند از توابع شهرستان حاجی آباد در یک خانواده مذهبی بود که ۱۲ آذر ماه سال جاری و در مبارزه با تکفیری های داعشی به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
مجموعه «ملازمان حرم» که به گفت وگو با همسران شدای مدافع حرم اختصاص دارد، این هفته با حضور همسر این شهید والامقام به روی آنتن شبکه افق می رود.
دکتر شهره پیرانی همسر شهید رضایی نژاد به عنوان مجری برنامه با همسر شهید سالاری به گفت وگو می نشیند و از او در مورد اهداف و آرمان های شهید می پرسد.
شهید «غازی علی ضاوی» با نام نظامی دانیال، متولد سال ۱۹۸۸، یکی از نیروهای زبده حزب الله و از دوستان صمیمی جهاد مغنیه بود.
او به همراه دیگر شهدای قنیطره چند ماه قبل از شهادت، سفری به مشهد مقدس داشتند و همچون شهدای دفاع مقدس شهادت خود را از دستان مبارک علی ابن موسی الرضا(ع) گرفتند.
این شهید مدافع حرم هنگام شهادت دختری یک ساله به نام ملیکا داشت.
این قسمت «ملازمان حرم» به گفت وگوی دکتر شهره پیرانی همسر شهید رضایی نژاد با همسر شهید ضاوی اختصاص دارد.
همسر این شهید لبنانی از عشق و ارادت غازی علی به مکتب تشیع و دفاع از حرم حضرت زینب(س) در مقابله با تکفیری های تروریست می گوید.
او همچنان با یاد و خاطره همسر شهیدش روزگار می گذراند و یادگاری های او را همچون جان دوست دارد و احساس می کند همسرش در کنارش حاضر و ناظر است.